خیلی سخته که پرنده باشی و توی قفس
باشی زندونیِ صیادِ پر از حرص و هوس
خیلی سخته که برنده باشی اما تو خودت
هر دقیقه بشکنی ٬ نفس ٬ نفس
خیلی سخته بی هوا شعر بگی ٬ قصه بگی
از روزهای عاشقی ٬ از دلِ پر غصه بگی
خیلی سخته عاشق و مجنون و دیوونه باشی
اما یارت باشه بازیگرِ عشقِ دیگری
خیلی سخته بهترین ساقیِ عالم باشی و
بمیری از عطشِ آب و فشارِ تشنگی
خیلی سخته که شب و روز٬ بکوشی و به جایی نرسی
از هوس های جوونی بگذری تا که به نایی برسی
خیلی سخته قطره باشی ٬ جمع شی ٬ دریا نشی
نا امید توی زمین گم بشی و پیدا نشی
خیلی سخته توی خواب یکدفعه از جا پریدن
کاشکی رؤیاها کمی رنگِ حقیقت ها بودن././././.